32_ نیاز های آدمی نقاط و علائم عدمیت هستند که آدمی را در جهت

ارضایشان بسوی وجود میکشانندولی انسان متکبر و شیطان زده این

نیازها را انکار میکند یعنی عدمیت خود را انکار میکند و تظاهر به وجودی

میکند که ندارد و لذا این وجود نداشته و عدمیت خود را ایثار میکند. و در

این مسیر همه ی ارزشها و مفاهیم و صفات خود را به همین ترتیب وارونه

 میسازد همانطور که در خودش جای وجود و عدم را عوض کرده است.و

این قلمرو و مکانیزم واژگونسازی و واژگونسالاری بشر است و بدینگونه

است که شیطان پدید می آید که توجیه کننده و تبدیل کننده این ارزشها

ست که عدم را وجود مینماید ولی انسان واژگونسالاراین شیطان را خدا

میخواند و می پرستد. حال چنین آدمی اگر مذهبی باشدهمه ارزشهای

دینی را هم وارونه میسازد و اگر عالم و فیلسوف  و هنرمند باشد این

ارزشها را وارونه میکند و در قلمرو عواطف هم چنین میکند. و این جریان

خود_دیوانه سازی بشر است."در آنروز ملائک می گویند که خدایا اکثر

این مردمانی که خود را خداپرست می خوانندکه جن را می پرستند."

قرآن_ و می دانیم که شیاطین هم از جنس جن هستند.